داستان های کوتاه و پند آموز 1
داستان های کوتاه و پند آموز 1
پادشاه و وزیر نادان
روزگاری پادشاهی در سرزمینی حکمرانی میکرد. یک روز پادشاه با عصبانیت وزیر اعظم را فراخواند و به او گفت:
چرا مساله دشمن را آنچنان که باید و شاید جدی نمی گیرید و نگرانی لازم را در دل مردم…